ملاصدرا شیرازی و مارتین هایدگر تحلیلی انسان شناسانه در فلسفه سیاسی

نویسندگان

سیدخلیل الرحمن طوسی

چکیده

این مقاله درصدد مقایسه دو تن از فیلسوفان بزرگ فلسفه اسلامی و فلسفه مدرن غربی، ملاصدرا و مارتین هایدگر با هدف یافتن برخی عناصر احیاناً مشترک در فلسفه سیاسی آن دو است. نگاه مشترک ملاصدرا و هایدگر به مسأله وجود انسان، آنان را به نحو غریبی به یکدیگر نزدیک می­کند. هر دو فیلسوف (هریک با بیان خاص خویش) نقش عمل را در تحقق وجود انسان تأکید نموده و بر این عقیده­اند که انسان در زندگی­اش دائماً در حال کنش و عمل (هایدگر) و تعامل با کثرات و حرکت از کثرت به سوی وحدت (ملاصدرا) است. از این­رو هایدگر همواره به این تصریح می­کند که سرنوشت ما با بودن در جامعه رقم می­خورد و ملاصدرا نیز کمال نهایی و رسیدن به سر منزل مقصود وجود انسانی را از مسیر بودن در جامعه می­داند. نویسنده پس از بررسی مبانی انسان شناسانه ملاصدرا و هایدگر و بررسی وجوه اشتراک و افتراق آن دو، بدین نتیجه می­رسد که هرچند دو فیلسوفی که فلسفه وجودی شان آنان را به سوی نگاهی نو به انسان و درک عمیق­تری از هستی، جامعه و وضع سیاسی زمان خود رهنمون می­کند، اما در فلسفه سیاسی آنان را به مقصد یکسانی نمی­رساند.

Sign up for free to access the full text

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

بررسی هستی‏شناسی در فلسفه ملاصدرا و هایدگر

هستی و وجود، از جمله واژه‏هایی است که مابعدالطبیعه در صدد کشف و تبیین آن بوده است. در تاریخ متافیزیک (همه فلاسفه مدعی بوده‏اند)که موضوع فلسفه »وجود« است (یاوجود به ماهو موجود) یعنی همان هستی و معتقد بودند که بحث‏هایشان بر آن متمرکز بوده است. اما در میان آنها دو اندیشمند مشهور اهتمام بیشتری به مسئله «هستی»داده‏اند و بر این اعتقاد بوده‏اند که فلاسفه بیشترین توجه را به موجود نمودند نه به وجود، و ن...

متن کامل

بررسی هستی‏شناسی در فلسفه ملاصدرا و هایدگر

هستی و وجود، از جمله واژه‏هایی است که مابعدالطبیعه در صدد کشف و تبیین آن بوده است. در تاریخ متافیزیک (همه فلاسفه مدعی بوده‏اند)که موضوع فلسفه »وجود« است (یاوجود به ماهو موجود) یعنی همان هستی و معتقد بودند که بحث‏هایشان بر آن متمرکز بوده است. اما در میان آنها دو اندیشمند مشهور اهتمام بیشتری به مسئله «هستی»داده‏اند و بر این اعتقاد بوده‏اند که فلاسفه بیشترین توجه را به موجود نمودند نه به وجود، و ن...

متن کامل

رویکردی تطبیقی به وجود شناسی در فلسفه هایدگر و ملاصدرا

وجودشناسی (Ontology) یکی از عمده‌ترین مباحث فلسفی است که در فلسفه جدید غرب بدان بی‌مهری شده است. در دوران جدید، مارتین هایدگر برای احیای وجودشناسی تلاش زیادی کرد و مانند ملاصدرا کوشید تا از قلمروی مفهومی وجود فراتر رفته و به عرصه حقیقت عینی وجود نزدیک شود.از نظر هایدگر شناخت وجود تنها در شناخت دازاین و تحلیل اگزیستانسی مقدور است و ملاصدرا هم راه شناخت وجود را ادارکات حضوری انسان می‌داند. هر دو ...

متن کامل

مقایسه معرفت شناسانه وجود و ماهیت در فلسفه ملاصدرا با نومن و فنومن در فلسفه کانت

مسئله شناخت یکی از مسائل مهم فلسفه به شمار می رود. از آنجا که موضوع کلیدی حکمت متعالیه اصالت وجود است، مسئله شناخت نیز به این موضوع ارتباط می یابد. طبق اصالت وجود، وجود امری اصیل و محقق در خارج و ماهیت امری اعتباری است. از نظر ملاصدرا حقیقت وجود در ذهن نمی آید، بنابراین انطباق بین ذهن و عین در فلسفه ملاصدرا به نوعی به مسئله ماهیت و وجود بازگشت می کند. البته دو معنا از اصیل از عبارات ملاصدرا قاب...

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید


عنوان ژورنال:
فصلنامه علمی پژوهشی علوم سیاسی

ناشر: دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام

ISSN

دوره 11

شماره شماره چهل و سوم - پاییز 87 2008

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023